لیوان پر

لیوان پر

در زمینه سینما تخصصی ندارم و فقط در جایگاه یک تماشاچی که برایم فیلم ساخته می شود نظر میدهم
لیوان پر

لیوان پر

در زمینه سینما تخصصی ندارم و فقط در جایگاه یک تماشاچی که برایم فیلم ساخته می شود نظر میدهم

فیلم کریستال

زندگی سه پسر جوان که هرکدام به دلیلی به زندان افتاده بودند. صدرا به خاطر دیه، علی مهریه و داریوش چک بلامحل

آنها مرخصی گرفتند تا به مشکلاتشان رسیدگی کنند.

 تلاش آنها برای حل مشکلاتشان و نقش همسرانشان در ارتباط با مشکل آنها و خیانتی که دوست داریوش در مدتی که او در زندان بوده نسبت به او می کند باعث می شود داریوش دست به قتل او بزند.

خیانتی که همشهری صدرا،که یک فرد قمار باز، می باشد نسبت به او می کند و درگیریهای این سه نفر با او داستان فیلم را تشکیل می دهد.


نظر من:

این فیلم توانسته گوشه ای از معضلات اجتماعی افرادی که به زندان رفته اند و برخورد افراد مختلف جامعه در هر سطح با اینگونه افراد را تا قسمتی نشان دهد و همچنین اشاره به مهریه های سنگین که بدون هیچ حساب و کتابی در ابتدای ازدواج ثبت می شود و بعدها برای برخی مشکل ساز می شود را به تصویر کشیده است.


ولی در این فیلم متاسفانه تنها به بعد ظاهری زندگی پرداخته شد و کریستال در این فیلم نماد ظاهر زیبا ولی شکننده زندگی را دارد و اینکه تصاویر در ظرف کریستال بر خلاف آینه در آن شکسته می شود. اینکه داریوش یادگارهایی از تمام خاطرات خود را در آن می ریخت و در نهایت یک مشت خاک داخل آن ریخت نیز به گونه ای می خواهد پوچ بودن زندگی را برای من مخاطب بیان کند.


   در فیلم نشان می داد که چگونه افراد ثروتمند هستند که همیشه برای دیگران تصمیم می گیرند.


   بی حیایی هایی هم در فیلم دیده می شد مخصوصا خانمی که در وضعیت زایمان قرار داشت.


    خودکشی شخصیت اصلی فیلم در پایان از بدترین نتیجه گیریهای داستان فیلم بود.


قمار بازی! که بدون هیچ اشاره ای به حرام بودن این عمل به نشان این که زندگی یک قمار بیش نیست مدام در فیلم سر چیزی قمار می شد.


خیانتی که دوستان صدرا و داریوش به آنها کردند .


در فیلم هر سه زن کاملا بی وفا نشان داده شده بودند.


خلاصه از اون فیلمهایی بود که نمی شد با بچه بریم ببینیم